کد مطلب:149813 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:284

سخن امام حسین بر سر قبر پیامبر
امام حسین، علیه السلام، شبانه كنار قبر پیامبر آمد و چنین گفت: السلام علیك یا رسول الله انا الحسین بن فاطمة فرخك و ابن فرختك و سبطك الذی خلفتنی فی امتك فاشهد علیهم یا نبی الله انهم قد خذلونی و ضیعونی و لم یحفظونی و هذه شكوای الیك حتی القاك؛ سلام بر تو یا رسول الله، من حسین فرزند فاطمه ام، فرزند تو و فرزند دختر و نواده توأم كه مرا در میان امت خود بجا گذاشتی، ای پیامبر خدا، شاهد باش كه آنان مرا یاری نكردند، مرا ضایع نمودند، حرمت مرا نگه نداشتند و این شكایت من به سوی تو است تا تو را ملاقات كنم.

آنگاه مشغول به عبادش شده، پیوسته در حال ركوع و سجود بودند و هنگام صبح به منزل بازگشتند.

شب دیگر نیز به سوی قبر پیامبر آمده و ركعاتی نماز بجا آوردند. بعد از فراغت از نماز این جملات را گفتند:

اللهم هذا قبر نبیك محمد صلی الله علیه و آله و انا ابن بنت نبیك و قد حضرنی من الامر ما قد عملت اللهم انی احب المعروف و انكر المنكر و أنا اسألك یاذالجلال و الاكرام بحق القبر و من فیه الا اخترت ما هو لك رضی و لرسولك رضی؛ بار خدایا! این قبر پیامبر تو محمد، صلی الله علیه و آله است و من فرزند دختر پیامبر توأم، جریانی پیش آمده كه تو خود می دانی، خداوندا! من معروف را دوست داشته و از منكر و بدی نفرت دارم، اینك از تو می خواهم


به حق این قبر و آنكه در آن آرمیده، آنچه را كه رضای تو و رضای رسول تو است برای من اختیار كنی و به همین حالت، گریه و زاری كرد تا نزدیك صبح شد.

و در این هنگام سر را روی قبر شریف گذاشت و مختصر خوابی رفت. در عالم رؤیا دید رسول خدا با گروهی از ملائكه آمد و او را در آغوش گرفت، به سینه چسبانید و پیشانی وی را بوسید و فرمود: حبیبم حسین، گویا می بینم كه در سرزمین كربلا با لب تشنه سر از بدنت جدا شده و آغشته به خونی و این عمل به دست گروهی از امت من انجام خواهد گرفت كه امید به شفاعت من دارند. خدا آنان را به شفاعت من نرساند. حبیب من حسین! پدر و مادر و برادرت بر من وارد شده و آنان مشتاق دیدار توأند، و برای تو در بهشت درجاتی است كه جز با شهادت به آن نمی رسی.

امام حسین از خواب بیدار شد و داستان خواب خود را برای اهل بیت و خاندان خود نقل كرد و غم و اندوه بی سابقه ای برای آنان از این خواب، پدیدار گردید و همگی گریان شدند. [1]

آنچه در این بخش، مربوط به هدف ماست، این فراز مقدس است كه می فرماید: اللهم انی احب المعروف و انكر المنكر؛ خداوندا من معروف را دوست دارم و منكر و بدی را نفی و رد می كنم و بر آن اعتراض دارم.


آری، معروف و نیكی و نیكوكاری، اعمال شایسته و پسندیده، محبوب امام حسین، علیه السلام، است؛ تقوا، پاكی، صداقت در گفتار و امانت داری، محبوب امام حسین است؛ عفت، پاكدامنی، حسن برخورد با دیگران، ایثار، انفاق، رسیدگی به بندگان خدا، تواضع، فروتنی، احسان به مردم، خیرخواهی كردن درباره ی انسانها، احترام به افراد، تربیت نفوس و پرورش جوانان خوب و شایسته، مطلوب حسین، علیه السلام، است.

بنابراین علاقمندان به امام حسین باید به سوی نیكیها و پاكیها بسیج شوند، تا اعمالشان محبوب حضرت حسین بن علی گردد و در نتیجه، خودشان محبوب آن حضرت باشند.

امام حسین به صریح كلام خودشان از بدیها بیزار و متنفرند، از اعمال ناروا و كارهای ناپسند و خلق و خوهای غیرانسانی، سخت ناراحتند؛ قتل نفس، ظلم، اجحاف، دروغ، خیانت، ددمنشی، درندگی، بی تقوایی، هتاكی، و ده ها صفت زشت و عمل ناروا را دشمن می دارند. و طبعا از كسیكه آلودگی به اعمال زشت داشته باشد، نیز متنفرند و او را دشمن می دارند.



[1] مجلسي، محمدباقر؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 327 و 328.